روانشناسی خیانت
یکی از ویژگیهای ازدواج، تعهد و پایبندی هریک از همسران به یکدیگر و حقوق متقابل است به گونهای که این تعهد شالوده زندگی مشترک است؛ در غیر این صورت اعتماد متقابل بین همسران یا اعضای خانواده کمتر و کمتر خواهد شد.
به عقیده این روانشناس، مهمترین انگیزه زن و مرد متاهلی که به سوی روابط نامشروع کشیده میشوند، تجربه مجدد صمیمیت است. چیزی که دیگر آن را در زندگی مشترکشان نمییابند.
در رابطه طولانی مدت مثل رابطه زن و شوهر اگر یکی از طرفین چه زن و چه مرد خارج از منزل با فرد دیگری ارتباط برقرار کرده و از همسر خود پنهان کند، خیانت محسوب میشود.
خیانت امروزه رفتاری شده که شاید افرادی که این کار را انجام می دهند به دنبال دلیل برای توجیه این خیانت هستند، مثلا در رابطه خود عشق نداشته و از طرف مقابل خود دریافت میکنند.
وقتی که فرد یک نیاز اصولی و اخلاقی اش برآورده نمی شود و با رفتاری مثل خیانت به دنبال برآوردن نیاز باشد هیچ وقت به سلامت روان و شادمانی نخواهد رسید.
رفتارهای زشت، نق زدنهای دائمی، نزاعها و مجادلههای فراوان دستورالعمل مناسبی برای ایجاد سردرد و در تصور برخی همسران (البته به نادرست)، خیانت بهترین راه فرار از جهنم خانه است. راهی که البته آنها را از چاله درمی آورد و به چاه میاندازد.
روانشناسی خیانت زنان تاکید میکند که زنان در برابر عدم وجود رابطه حسی قوی در زندگی زناشویی ممکن است روی به خیانت بیاورند. بنابراین نکاتی را به مردان گوش زد میکند تا توجهشان به این مسئله ازبین نرود.
روانشناسی خیانت مردان نیز به اتفاقات زمینه ساز خیانت برای مردان اشاره میکند و آنها را توصیف میکند. بررسی شرایط روحی و روانی مردان بسیار متفاوت تر از زنان است.